تنهایی من، همان انتظارم است
و انتظارم، همان عشق!
و عشق تنها بهانه ی بودنم!
بی بهانه ام نکن!
روزی
خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد.
در رگ ها ، نور خواهم ریخت .
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب
آوردم ، سیب سرخ خورشید.
نمی دونم چرا هنوز، یاد تو می افتم که با هر قطره ی اشکت، منم مثل تو آشفته ام
نمی دونم چرا منم مثل تو بی تابم شبایی که تو بیداری، به یاد تو نمی خوابم
قدرت و صلابت یه مرد در پهن بودن شونه هاش نیست
بلکه در این هست که چقدر میتونی به اون تکیه کنی و اون میتونه تو رو حمایت کنه
قدرت و صلابت یه مرد این نیست که چقدر بتونه صداش رو بلند کنه
وقتی که می رفتیم با پای پیاده
گفتی فقط یادت باشه یه دوستیه ساده
هیچ حسی نباشه هیچ عشقی نباشه
یه روز خواستیم جدا بشیم بریم خیلی ساده
ساااااااده ده ده ده ده ده ده ….
ده ده ده ده ده ده
همیشه داشتن ” بهترین ها ” به آدم غرور خاصی میده ، من مغرور ترینم ، چون تو بهترینی !
...
عشق بیداد من
باختن یعنی لحظه عشق
جان سرزمین یعنی یعنی
زندگی پاک من عشق لیلی و
قمار مجنون
در عشق يعني... شدن
ساختن عشق
دل یعنی
كلبه وامق و
یعنی عذرا
عشق شدن
من عشق
فردای یعنی
كودك مسجد
یعنی الاقصی
عشق من
عشق آمیختن افروختن
یعنی به هم عشق سوختن
چشمهای یكجا یعنی كردن
پر ز و غم دردهای گریه
خون/ درد بیشمار
عشق من
یعنی الاسرار
كلبه مخزن
اسرار یعنی
کشت ما را غم بی هم نفسی
تا که خفتیم، همه بیدار شدند
تا که مردیم، همگی یار شدند
قدر آن شیشه بدانید که هست
نه در آن موقع که افتاد و شکست...
بشنو از دل،دل حریم کبریاست
نی چو سوزد تل خاکستر شود
دل چو سوزد محفل دلبر شود...!
غريبه ام و در اين شهر مست تنهايي
به رغم غربت من ، شهره ام به شيدايي
تعداد صفحات : 7