این بار برای تو مینوسم
هرچند ارزشش رو نداری
دلم بازیچه ای بود برایت
حیف که دیر فهمیدم
حالا از دست تو و از دست دلم هر دو عصبانی ام
عصبانیتی به پهنای آسمان
و این صفحات باید جورش رو بکشند
تا من اندکی خالی شوم
روز اخر چه راحت گفتی دوستم نداری
با انکه من همان بودم
همان که عاشقش بودی
همان که گفتی بدونش میمیری
همان که گفتی بی اون آینده ای نداری
چه شد یکدفعه
بخدا من همانم عوض نشده ام
ولی نفهمیدم چی در درون تو عوض شد
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
معرفی کنید
آمار سایت